دل من یه روز به دریا زد ُ رفت!
پشت پا به رسم دنیا زد ُ رفت!
پاشنه کفش فرار ُ ور کشید
آستین همّت ُ بالا زد ُ رفت!
یه دفه بچه شد ُ تنگ غروب
سنگ توی شیشه فردا زد ُ رفت!
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوّا زد ُ رفت!
دفتر گذشته ها رو پاره کرد
نامه فردا هارو تا زد ُ رفت!
زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زد ُ رفت!
هوای تازه دلش میخواست ولی
آخرش توی غبارا زد ُ رفت!
دنبال کلید خوشبختی میگشت
خودشم قفلی رو قفلا زد ُ رفت!
دل من یه روز به دریا زد ُ رفت!
.
.
.:مرحومناصرعبداللهی:.
+ پست یهوویی
+ خستگی مفرططط جسمی
+ چمدون
+ کلاسا و امتحانا
+ :|
.
.
.
37....برچسب : نویسنده : rendanegi بازدید : 129